داستان بازی سایبرپانک ۲۰۷۷
هشت سال! هشت سال به هیج وجه زمان کمی نیست. میانگین طول عمر بسیاری از جانداران روی این کرهی خاکی به هشت سال نمیرسد. اما انسان، هر چقدر هم که بعید به نظر برسد، توانایی این را دارد که هشت سال انتظار بکشد. هر چند اتفاقات فراوانی در این هشت سال برای هر یک از ما افتاد و بدون شک تجربیات تلخ و شیرین فراوانی را از سر گذراندهایم. اما بالاخره با وجود گذشت این همه سال، دیگر چند روز بیشتر تا انتشار
سایبرپانک ۲۰۷۷
باقی نمانده است و با توجه به این که بازی همین حالا هم مراحل توسعه را به اتمام رسانده (اصطلاحا گلد شده است)، بسیار بعید است که شاهد تاخیر دیگری باشیم.
آنچه گذشت…
بیهوده نیست اگر بگوییم که استودیو لهستانی CD Project RED پس از سال ۲۰۱۵ و با شاهکارش یعنی the Witcher 3: Wild Hunt به شهرت و محبوبیت رسید. شهرت از موفقیت غیر قابل انکار ویچر ۳ در نظر منتقدین و همین طور میزان فروش آن برآمد. از طرفی، پشتیبانی بی نظیر استودیو از بازی، و انتشار محتویات فراوان رایگان پس از عرضه، در زمانهای که برخی بازیسازان به بهانههای واهی به دنبال خالی کردن جیب مخاطبین خود هستند، CD Project RED را در قلب طرفداران بازیهای ویدیویی جای داد.
اما اگر بخواهیم به ابتدای داستان مسیر توسعهی بازی Cyberpunk 2077 که این مطلب بدان اختصاص دارد برگردیم، باید به پیش از سه سال قبل از انتشار ویچر ۳، یعنی سال ۲۰۱۲ باز گردیم. البته که استودیوی لهستانی قصهی ما داستان دور و درازتری دارد که به بیش از بیست و پنج سال پیش باز میگردد. اما این که CD Project RED که بود و چه کرد مقالهی مفصل دیگری را طلب میکند، در این مطلب روی سایبرپانک ۲۰۷۷ و مسائل مربوط به آن صحبت خواهیم کرد.
نخستین بازی بزرگ استودیو CD Project RED که مدتها بازیهای شرکتهای دیگر را برای وطن خود بازنشر می داد، اولین بازی از یک سه گانه بود: the Witcher. اما مهمترین مشکل استودیو در توسعهی نخستین قسمت ویچر، عدم دسترسی به سرمایهی مناسب و یک موتور قدرتمند بود. بدین ترتیب آتاری انتشار بازی را بر عهده گرفت و استودیو BioWare(که در آن زمان در اوج درخشش خود بود) موتور اختصاصی خود با نام BioEngine را در اختیار بازیسازان قصهی ما قرار داد.
پس از استقبال منتقدین از «ویچر» و استقبال پیسی گیمرهای نقشآفرینیباز از این بازی، CD Project درآمد حاصله را صرف توسعهی موتور اختصاصی خود کرد. در نتیجه نسخهی دوم سه گانهی ویچر با عنوان «قاتلین پادشاهان» با موتور داخلی RED Engine توسعه یافت و این بار در کنار رایانههای شخصی، با همکاری مایکروسافت، به صورت انحصار کنسولی برای کنسول ایکس باکس ۳۶۰ نیز در اواسط بهار ۲۰۱۱ منتشر شد.
نتیجهی کار خارقالعاده بود. داستان جذاب و روایت عالی بازی، در کنار ویژگیهایی که تجربهی ویچر ۲ را به یک اکشن RPG مدرن و جذاب تبدیل میکرد در کنار گرافیک فنی حیرتآور موتور جدید قرار گرفته بود تا موفقیت این بازی را تضمین کند.
با گذشت یک سال از انتشار موفق ویچر ۲، زمزمههایی از بازی جدید CD Project به گوش رسید. تا این که در بهار ۲۰۱۲، این استودیو لهستانی به طور رسمی اعلام کرد که بر روی یک عنوان کاملا جدید کار میکند، و آن بازی چیزی نبود جز سایبرپانک ۲۰۷۷.
بازی سایبرپانک ۲۰۷۷ در واقع اقتباسی از یک بردگیم به نام سایبرپانک ۲۰۲۰ بود (و هست). بردگیمی که نخستین بار در سال ۱۹۸۸ به بازار عرضه شد. چند ماه بعد، در روزهای نخست سال ۲۰۱۳ شاهد انتشار نخستین تریلر بازی بودیم. تریلری با اتمسفری تاریک و سنگین و کارگردانی قوی. قطعهی Bullets از آلبوم Controlling Crowds بند Archive به خوبی روی تریلر به کار گرفته شده بود. همه چیز نوید یک بازی جاه طلبانه و جدید را میداد، اما کمی بعد از انتشار آن تریلر، سایبرپانک ۲۰۷۷ به طور کامل در سکوت خبری فرو رفت.
کمی بعد CD Project اعلام کرد که در حال کار بر روی آخرین بازی از سه گانهی ویچر، یعنی the Witcher 3: Wild Hunt است. ویچر ۳ در ۲۰۱۵ عرضه شد و با وجود این که آن سال شاهد عرضهی بازیهای بزرگ دیگری همچون Fallout 4 یا Metal Gear Solid V: the Phantom Pain نیز بودیم، اما ویچر ۳ به راحتی جایزهی بازی سال را به خود اختصاص داد. قصد ندارم وارد بحث ویچر ۳ شوم، در وصف این شاهکار همین بس که دومین و آخرین DLC پولی این بازی که «خون و شراب»(Blood and Wine) نام داشت و در سال ۲۰۱۶ منتشر شد، جایزهی بهترین بازی نقش آفرینی سال را در مراسم the Game Awards 2016 به خود اختصاص داد. به جرئت میتوان گفت ویچر ۳ به تنهایی ذائقهی بسیاری از گیمرها را به سمت سبک نقش آفرینی تغییر داد.
بگذریم! ویچر ۳ و محتویات پس از عرضهاش، یکی پس از دیگری منتشر شدند و یکی از بهترین تجربیات گیمینگ بسیاری از مخاطبین بازیهای ویدیویی را پدید آوردند. اما از سایبرپانک ۲۰۷۷ چه خبری بود؟ هیچ خبری… در تمام طول مدتی که ویچر ۳ یکی پس از دیگری جوایز مختلف را درو میکرد، سایبرپانک در سکوت مطلق قرار داشت.
اکنون میدانیم که پس از انتشار خون و شراب و بسته شدن پروندهی سه گانهی ویچر، CD Project اغلب کارمندان خود را بر روی سایبرپانک ۲۰۷۷ متمرکز کرد و حتی یک استودیوی جدید در شهر «وارسا» تاسیس نمود تا پروژه را هر چه سریعتر به پیش ببرد. اما تنها اخباری که از CD Project در بین سال ۲۰۱۶ تا ۲۰۱۸ بیرون میآمد، مربوط به بازی کارتی ویچر، یعنی گوئنت بود که به صورت مستقل عرضه شده بود.
بازی سایبرپانک 2077
با توجه به موفقیت چشمگیر ویچر ۳، انتظارات از CD Project RED به شدت بالا بود. طرفداران جدید منتظر بودند تا شاهد معرفی بازی جدید سازندگان ویچر باشند و طرفداران قدیمیتر منتظر اخباری از سایبرپانک ۲۰۷۷ بودند. کم کم بازار شایعات داغ شد. شایعاتی که خبر از تغییرات فراوان تیم توسعهدهندهی بازی میدادند یا بیان میداشتند که اطلاعات، کانسپتها و Assetهای بازی به سرقت رفته است… .
در نهایت، پس از سکوت خبری پنج سالهی بازی سایبرپانک ۲۰۷۷، در اواخر سال ۲۰۱۷ شاهد بوق زدن اکانت توییتر بازی بودیم! شوخی نمیکنم، بعد از پنج سال اکانت توییتر بازی عبارت: *beep* را توییت کرد. اگر یادتان باشد حتما میدانید که در آن زمان، همین یک بوق کوچک چه سر و صدایی در رسانههای بازی سراسر جهان به پا کرد.
تقریبا تمام نگاهها به E3 2018 بود و به طور مشخص، کنفرانس مایکروسافت در این مراسم، چرا که CD Project تا به حال تمام نمایشهای خود را در E3، در کنفرانس مایکروسافت انجام داده است. کنفرانس مایکروسافت در E3 2018 سر رسید و بدون شک شاهد یکی از بهترین کنفرانسهای تاریخ مایکروسافت بودیم. بازیهای بزرگی نظیر Se******o Shadow Die Twice، Devil May Cry 5 و… در این مراسم رونمایی شدند اما در کمال تعجب خبری از سایبرپانک ۲۰۷۷ نشد. فیل اسپنسر رئیس برند ایکس باکس برای خداحافظی روی صحنه آمد و من زمین و زمان را دشنام میدادم که پس سایبرپانک کو؟! که ناگهان، صفحهای همانند هک شبیه سازی شد و در کمال شگفتی، پس از پنج سال، دومین تریلر سایبرپانک ۲۰۷۷ به عنوان یک غافل گیری بزرگ، پایان بخش مراسم مایکروسافت در آن شب رویایی بود.
پس از آن قطار انتشار اطلاعات از بازی، روی ریل افتاد. چند ماه بعد و در جریان گیمزکام همان سال، گیمپلیای چهل و پنج دقیقهای از بازی منتشر شد. در مورد ویژگیهای بازی و این که در «شهر شب»(شهری که بازی در آن جریان دارد) چه چیزهایی خواهیم دید و شنید، در ادامهی متن مفصل صحبت خواهیم کرد.
اما غافلگیریهای سایبرپانک ۲۰۷۷ ادامه داشت. در کنفرانس مایکروسافت در E3 2019، شاهد به نمایش در آمدن تریلری سینماتیک و زیبا از بازی بودیم. تریلری که سورپرایز بزرگی را در انتهای خود پنهان کرده بود و آن، حضور کیانو ریوز(Keanu Reeves) در نقش جانی سیلورهند در سایبرپانک ۲۰۷۷ بود. کیانو ریوز سپس خود روی صحنهی کنفرانس حضور یافت و طی آن سخنرانی خندهدار و «نفسگیر!» از تاریخ انتشار بازی رونمایی کرد: فروردین ۱۳۹۹(April 2020).
با گذشت زمان، وقتی شور و شوق حاصل از سورپرایز کیانو ریوز خوابید، هر چه بیشتر به تاریخ انتشار اعلام شده نزدیک میشدیم، بیشتر به نظر میرسید که یک جای کار میلنگد. تریلرها و کمپین تبلیغاتی وسیعی که ویچر ۳ پیش از عرضه داشت را مرور کنید تا متوجه منظورم شوید. اگر اخبار را در نظر نگیریم، تنها تبلیغاتی که سایبر پانک ۲۰۷۷ پس از E3 2019 داشت، یک نمایش موزیکال در the Game Awards همان سال بود.
این مشکوک بودن کار خود را کرد و بازی چند هفتهای قبل از رسیدن به تاریخ انتشار اعلام شده، تا اواخر تابستان (September) تاخیر خورد. مدت زمان زیادی سپری نشده بود که تاخیر دوم، زمان انتشار بازی را به ۲۹ آبان ۹۹(۱۹ November 2020) تغییر داد. از طرفی، همه گیری ویروس کووید-۱۹ شرایط جدید و غریبی را برای بسیاری از مشاغل جهان، از جمله بازیسازان به وجود آورده بود و کاملا مشهود بود که این ویروس برنامههای مدیران CD Project را تا حدی به هم ریخته است
با وجود همهی اینها اما با معرفی برنامهی Night City Wire و برگذاری آن، تابستان منتهی به انتشار بازی بسیار پربار بود و چیزی که از کمپین تبلیغاتی بازی انتشار میرفت را برآورده ساخت. این که در این برنامه که به معرفی جنبههای مختلف بازی پرداخته چه چیزهایی معرفی شدند را در ادامه به طور مفصل بررسی خواهیم کرد.
حال در پاییز ۱۳۹۹ قرار داریم. بعد از گذشت این همه سالی که با یک دیگر مرور کردیم، حال تنها چند روز تا انتشار سایبر پانک ۲۰۷۷، یکی از بزرگترین پروژههای تاریخ صنعت بازیهای ویدیویی باقی مانده است. حال بیایید به صورت جامع مرور کنیم که چه چیزهایی از بازی میدانیم؟
تریلر سایبرپانک 2077
تغییر برای تطبیق
در ابتدا بیایید کمی به بررسی تفاوتاتی که این ip جدید، با بازیهای پیشین CD Project، یعنی سه گانهی ویچر دارد نگاهی بیاندازیم. سه گانهی ویچر در دنیایی فانتزی جریان داشت. ساختار، معماری و طراحیای که در آن سه بازی شاهد بودیم، مدیوال و سرشار از المانهایی نظیر جادو، جنگهای بزرگ با سلاحهای سرد، حاکمین مختلف و سیاستهایشان و… بود.
در طرف دیگر اما سایبرپانک ۲۰۷۷، همان طور که از نامش پیداست، در سبک ادبی و طراحی سایبرپانک طبقه بندی میشود. این بار، تکنولوژیهای بسیار پیشرفته جای جادو را گرفتهاند. معماری سنگی و چوبی قصرهای کنگرهدار و خانههای شیروانی، جای خود را به برجهای سر به فلک کشیدهی فلزی و شیشهای دادهاند. دیگر خبری از حاکمان بزرگ، حکومتهای مختلف و بازیهای سیاسی و نظامی بین آنها نیست، چرا که بازی تنها در یک شهر جریان دارد. در نایتسیتی، درگیریها و بازیای سیاسی و مالی بین غولهای صنعتی و گنگهای قلمرو دار است، نه بین حاکمان کاریزماتیک و جادوگران دلربا.
در نتیجهی این همه تغییر، شکی نیست که بزرگترین استودیوی لهستان، مسیر کاملا جدیدی را در طول توسعهی سایبرپانک ۲۰۷۷ پیش روی خود میدید. این تغییر ساختاری، همهی کارکنان استودیو را در بر میگرفته، اما بدون شک بیشترین چالش پیش روی طراحان (دیزاینرها) و هنرمندان تیم بوده است که باید سبک هنری خود را از عهد عتیق، به یک آیندهی پادآرمانشهری تغییر میدادند.
بحث پادآرمانشهر مطرح شد، بله، شکی نیست که نایتسیتی یک پادآرمانشهر خواهد بود، اصلا چنین شهری یکی از ارکان سبک سایبرپانک است. اما مسئلهای در بین مطرح است که صرفا در حد یک تئوری است، اما هر کسی که از ابتدای معرفی بازی نمایشهای آن را دنبال میکرده، به احتمال زیاد بر این امر واقف است و آن تغییر ستینگ و ایدهی اولیهی شهر شب، در طول سالهایی که بازی در سکوت بود است.
نگاهی به اولین تریلر بازی که در سال ۲۰۱۳ منتشر شد بیاندازیم. چه میبینیم؟ قتل عام، سلاحهای تکنولوژیک قدرتمند، نیروی پلیسی که ابایی از شلیک گلوله ندارد و… همهی اینها در خیابانهای ظلمانی و در میان آسمانخراشهای سر به فلک کشیدهی شهری در دل شب جریان دارد. تم به شدت تاریک و در کمال تعجب زیبایی بر آن تریلر حاکم است.
از طرف دیگر، وقتی به تریلرهای جدیدتر بازی، پس از رونمایی مجدد در ۲۰۱۸ نگاهی میاندازیم، شاهد چیزهای متفاوتی هستیم. حضور پلیس به شدت در نمایشها کاهش یافته و به نوعی، شهر شب آزادی تقریبا بی قید و بندی را در اختیار مجرمین گذاشته است. شهری را شاهدیم که پول و زور آن را اداره میکند و گویی دولت آمریکا آن را به حال خود رها کرده است. البته که همچنان با مفاهیم تاریکی طرف هستیم، ولی این تاریکی این بار در بطن ادبیات بازی پنهان شده است، در ظاهر همه چیز درخشان و هیجان انگیز است و خورشید نیز بر شهر شب میتابد!
در مورد علت این تفاوت تنها سلاحی که داریم گمانه زنی است چرا که مسئولین CD Project RED همواره از پاسخ به علت این تفاوت بین نمایش نخستین و نمایشها جدید بازی طفره رفتهاند. به نظر من، سایبرپانک ۲۰۷۷ در ایدهی اولیه، قرار بوده که بسیار تاریکتر از ساختار کنونیاش باشد. به بیانی دیگر، این تاریکی نه تنها در بطن محتویات بازی، بلکه در فرم آن هم متجلی باشد؛ هر چه نباشد، اسم شهر، شهر شب است.
اما پس از موفقیت ویچر ۳ و محبوبیت جهانیای که CD Project به دست آورد، احتمالا تیم مدیریت مسیر پروژه را عوض کردهاند. بازیای به آن شدت تاریک چیزی نیست که باب میل مخاطبین عام صنعت بازی باشد. در عوض شهر شب به شهری با رنگ و لعاب غلیظ و جذاب تبدیل شد. به قول جف کیلی (در مصاحبهاش در E3 2018 با چند تن از دست اندر کاران سایبرپانک ۲۰۷۷): «مثل GTA». حرف جف کیلی لب مطلب را ادا میکند، سایبرپانک ۲۰۷۷ای که پس از پنج سال سکوت بازگشت، بسیار مشابه GTAای است که در شصت سال دیگر جریان دارد.
البته که همان طور که ذکر شد، با قطعیت نمیتوان در مورد تغییر موضع CD Project در بازی خود سخن گفت چرا که هیچ اظهار نظر رسمیای صورت نگرفته است. در طول سکوت پنج سالهی بازی برخی شایعات از تغییرات اساسی در پروژه خبر میدادند اما خب به شایعات و زمزمهها نمیتوان استناد کرد. به هر حال، چیزی که مشخص است، این است که سایبرپانک ۲۰۷۷ قسمتی از آن تاریکی را در بطن خود حفظ کرده و نباید فراموش کنیم که هنوز و همواره یک بازی نقش آفرینی کامل و بزرگ خواهد بود، نه یک کلون GTA. اما احتمالا حسرت تجربهی جهانی به تاریکی تریلر ۲۰۱۳ بازی، هرگز از دل ما بر طرف نخواهد شد…
گیم پلی سایبرپانک 2077
آنچه خواهیم دید…
به دلیل حجم زیاد اطلاعات منتشر شده از بازی، در این قسمت تنها به مرور و جمعبندی اطلاعات رسمیای که از طرف CD Project RED به صورت عمومی منتشر شده است خواهیم پرداخت و از حواشی و شایعات دوری میکنیم.
نخستین ویژگی مهمی که باید ذکر کرد، ویژگیای است که همانند ساختار بازی، برای CD Project تازگی دارد و به قدری مهم است که در همان رونمایی مجدد بازی در ۲۰۱۸، اعلام شد: زاویهی دید اول شخص در بازی. سایبرپانک ۲۰۷۷ کاملا اول شخص خواهد بود و کاربر نمیتواند همانند بازیهای نقش آفرینی بتزدا، بین حالت اول شخص و سوم شخص انتخاب کند.
از همان ۲۰۱۸ بسیاری از گیمرها به اول شخص بودن بازی اعتراض کردند. اما پاسخ استودیوی لهستانی همواره این بود که با وجود جدید بودن توسعهی بازی اول شخص برای آنها، این زاویهی دید زمینهی غرق شدن هر چه بیشتر مخاطبین در جهان بازی را فراهم میسازد. البته لازم به ذکر است که برخی کاتسینهای بازی سوم شخص خواهد بود و البته بازیکنان میتوانند در زمان رانندگی از نمای خارج از اتوموبیل (همانند بازیهای ریسینگ) بهره ببرند.
ویژگی مهم دیگری که در سایبرپانک ۲۰۷۷ وجود دارد، سیستم انتخاب پیشزمینههای داستانی متفاوت در ابتدای شروع بازی است، سیستمی که با نام «مسیرهای زندگی»(lifepaths) معرفی شده. در ابتدای شروع بازی، مخاطب سه انتخاب متفاوت خواهد داشت: صحرانشین(Nomad)، بچهی خیابون(Street Kid) و شرکتی(Corpo). بر اساس این که کدام مسیر زندگی انتخاب شود، بازی افتتاحیه و پیشزمینهی متفاوتی خواهد داشت.
CD Project و دیگر استودیوهای بازی، به خصوص نقشآفرینیسازها، چندان با این ایده غریبه نیستند. مثلا در ویچر ۳ شما میتوانید سیوهای ویچر ۲ خود را بار گذاری کنید و در نتیجه، تصمیماتی که در ویچر ۲ گرفتهاید، در نسخهی سوم نیز تاثیرگذار خواهد بود. اما این که برای یک ip جدید شاهد طراحی چنین سیستمی باشیم که بر اساس انتخاب مخاطب نه فقط یک سری از جزئیات، بلکه درصد قابل توجهای از داستان را تغییر میدهد، کاری نسبتا جدید و جاه طلبانه است. بهتر است نگاهی به این سه مسیر پیش روی مان در بازی بیاندازیم:
صحرانشین: بر خلاف چیزی که در ابتدا فکر میکردیم، بازی سایبرپانک ۲۰۷۷ تنها محدود به شهر شب نیست. منطقهای به نام Badland در بیرون دیوارهای شهر شب قرار دارد که صحرایی لمیزرع است. اما کسانی که تمایل به زندگی در میان آهنپارههای غول پیکر شهر شب را ندارند، در این بیابان در کنار هم جمع شدهاند و جامعهای کوچک، ولی سرزنده را تشکیل دادهاند.
اگر صحرا نشینی را انتخاب کنید، شخصیت شما در بازی یکی از این حاشیهنشینهای شهر شب خواهد بود. کسی که در کودکی، ابرشهر صنعتی را تنها در دوردست دیده است، در میان شنها با همسن و سالان خود بازی کرده و شبها در کنار خانوادهی صمیمی خود دور آتش جمع میشده. اما به علتی، خانوادهی این V (تفاوتی نمیکند چه مسیر زندگیای انتخاب خواهید کرد، در هر صورت شخصیت شما با نام V شناخته خواهد شد.) دچار مشکلات جدیای خواهد شد و راه او به شهر شب باز میشود… .
بچهی خیابون: در این مسیر زندگی، V در بین کوچه پس کوچههای شهر شب بزرگ شده است. در میان گنگهای خطرناک شهر رشد کرده و دوستان خود را یافته است، دوستانی که هوای او را دارند. این V شهر را مثل کف دست خود میشناسد، شرکتها، گنگها، میداند از کجا پول در بیاورد و در کجا خرج کند و… در کل، این V میداند در این شهر چه کاری باید بکند و چه کاری نباید بکند.
شرکتی: V در این مسیر زندگی یکی از فعالین در یکی از شرکتهای بزرگ صنعتی شهر شب خواهد بود (احتمالا شرکت آراساکا(arasaka)). زندگی در میان صاحبان قدرت خطر خود را دارد. در چنین فضای سنگین و جدیای، کسانی هستند که برای پول و قدرت بیشتر دست به هر کاری میزنند. از طرفی، ساختار سرمایه محور شرکتهای بزرگ با کسی تعارف ندارد.
تریلر بازی سایبرپانک 2077
هر یک از سه مسیر زندگی پیش روی ما، منحصر به فرد و به خودی خود جذاب هستند و این به سلیقهی مخاطب بستگی دارد که کدام یک را ترجیح خواهد دهد. از طرفی، با توجه به تاثیر عمدهی این مسیرها در جریان بازی، باید انتشار داشته باشیم که سیستم مسیرهای زندگی، ارزش تکرار بسیار بالایی به سایبرپانک ۲۰۷۷ ببخشد.
بخش دیگری از بازی سایبرپانک ۲۰۷۷ که اطلاعات رسمیای از آن منتشر شده، مربوط به سلاحهای بازی است. چنین به نظر میرسد که در بازی شاهد گسترهی وسیعی از سلاحها خواهیم بود، از سلاحهای سرد نظیر کاتانا و شمشیر مانتیس(Mantis Blade) که در دست شخصیت پنهان میشود گرفته تا انواع سلاحهای گرم. تایید نشده که آیا همهی سلاحهای بازی امکان شخصی سازی و ارتقا دارند یا خیر، اما این قابلیت، حداقل برای برخی از سلاحها در بازی وجود خواهد داشت.
سلاحهای سرد بازی به دو دستهی سلاح سرد معمولی(Melee Weapons) و سایبرافزار(Cyberware) تقسیم میشوند. سلاحهای سرد معمولی که مشخصاند، کاتانا، شمشیر و… . اما سایبرافزارها در واقع قطعاتی سایبری هستند که جای اعضای بدن را گرفته یا مکمل آنها میشوند و قدرت نبرد فرد را افزایش میدهند. نظیر شمشیر مانتیس که بارها در تریلرهای بازی به نمایش در آمده، مشت آهنین، موشکانداز روی دست و…
سلاحهای گرم بازی در سه دستهی «تکنولوژیکی»(Tech)، «قدرتی»(Power) و «هوشمند»(Smart) قرار میگیرند. سلاحهای تکنولوژیکی نوع متداولتر سلاحهای گرم خواهند بود که در مبارزات نفر به نفر در موقعیتهای متداول کاربرد دارند. سلاحهای قدرتی، سلاحهای تقویت شدهای هستند که در برابر دشمنانی که از حفاظهای قدرتمند استفاده میکنند، به کار خواهند آمد.
سلاحهای هوشمند اما جالبترین نوع سلاحهای بازی خواهند بود. این سلاحها قابلیتها جالبی دارند که محبوبیت و البته قیمت آنها را افزایش داده است. برای مثال، یکی از این ویژگیها قابلیت رهگیری هدف است؛ بدین صورت که وقتی به نزدیکی هدفی شلیک میکنید، گلولهها اتوماتیک به طرف هدف مورد نظر به حرکت در میآیند.
در کنار سلاحهای مذکور، سلاحهای جانبی نظیر سلاحهای پرتاب کردنی (احتمالا انواع نارنجک، چاقوی پرتابی و…) نیز در بازی حضور خواهند داشت، اما تا به حال اطلاعات مشخصی از این نوع سلاحها ارائه نشده است. طراحی سلاحهای گرم نیز، برای طراحان CD Project که تا پیش از این روی چنین بازیای کار نکرده بودند، یک چالش جدید بوده است. باید منتظر ماند دید عملکرد این استودیو در زمینهی شوتینگ و نبردهای سرد از دید اول شخص چگونه خواهد بود.
دانلود بازی سایبرپانک 2077
سایبرپانک ۲۰۷۷ نیز همانند بازیهای پیشین CD Project RED برای بزرگسالان ردهبندی سنی شده است. در بازی شاهد استفاده از دخانیات، مواد مخدر، مشروبات الکی و… خواهیم بود، در کنار چراغهای چشمکزن کلابها و تبلیغات زرد فراوان در سطح شهر. اما این جهان پر رنگ و لعاب تنها یک روی سکهی نایتسیتی است. در طرف دیگر شاهد پسماندهای فراوان، محیط زیست تخریب شده، تراکم بسیار شدید جمعیت، خیل عظیم کارتنخوابها و بیخانمانها و از همه مهمتر نرخ خشونتی که دو برابر میانگین بقیهی ایالتهای آمریکا است، خواهیم بود.
درصد قابل توجهای از این نرخ بالای خشونت مسلما به گنگهای نایتسیتی مربوط میشود. نه گنگ از بازی معرفی شده است. از Maelstrom که دیوانگان کشت و کشتار و تکنولوژی هستند گرفته، تا گروهی مذهبی نظیر Valentino’s. گنگی به نام Moxes که از دخترانی تشکیل شده که هوای یک دیگر را دارند، یا Voodoo boys که گروهی متشکل از قویترین هکرهای (یا به اصطلاح خود بازی: نترانرهای(Net Runner)) شهر شب است.
هر یک از این گنگها برای خود قلمرویی دارند و با گنگهای همسایهی خود همواره در حال نبرد هستند. حتی منطقهی Badlands نیز دو گنگ را در خود جای داده است و خالی از هیجان نخواهد بود… . چیزی که مشخص است، این است که احتمالا حجم قابل توجهای از مراحل فرعی یا شاید حتی اصلی سایبرپانک ۲۰۷۷ در تعامل با این گنگها رغم خواهد خورد.
ادامه در لینک زیر:
برچسب: ،